در آستانهی هفتمین ماه همسفری من و دردانه ی معصومم
مهدیارم ، امروز آغاز دیگری است ، 6ماه از همسفر شدن من و شما می گذرد در تمام این دقایق و لحظات با من بودی و شدی مصداق واقعی تفسیر " همسفر همه ی دقایقم " به جز معبود مهربانم هیچ کس و هیچ کس و هیچ کس!!!!!! حتی نیمی از یک روز اینگونه و کامل در لحظه لحظه هایم با من نبوده است و این می شود تعبیری دیگر از معجزه بودنت. حست می کنم بیشتر از همهی روزهایی که گذشت و این روزها که رنج بارداری کاهش نیافته اما متفاوت شده همسفری با تو بیش از قبل می چسبد نیمی از وجودم شده ای و در پاره ای از لحظات نگران آن می شوم که مبادا روزی بر خیزم و تو دیگر در بطنم نباشی هر چند در تناقضی شیرین من...