اقا مهدیار مامان اقا مهدیار مامان ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

کوچولوی مامان دوست دارم

اموختن درس زندگی از اتفاقات خوب و بد

  نازنین مادر ، آموختن از اتفاق های خوب و بد زندگی شالوده خلقت است و من و تو هر که مسافر این سرزمین است باید بکوشیم تا از لحظه لحظه آن درس بیاموزیم، دردانه ام زنگی تقابل همه ی این چیز هاست و تو اگر بتوانی همه ی خوبی ها را در کنار همه بدی ها و کاستی ها باور کنی و با باور آن زندگی نمایی ، مرد برنده این میدانی... و آرزوی مادر پیروزی توست ، درک دقیق و صحیح از آنچه در اطرافت رخ می دهد و دعای خیرم برای تو از اکنون تا همیشه داشتن نگاه مهربان خدا در جای جای زندگی تو نازنین است   دعا کن مرا ، دعای تو خوب است سلام عشق مامان این چند هفته خیلی اذیت شدم و نگران و بی تاب بودم .دیگه فردا همه چی معلو...
17 آذر 1392

بهترین روز زندگیم

عزیز دل مامانی   خوش اومدی دورت بگرده مادر ابنباتم دیروز شد بهترین روز زندگی من و بابایی .خوشحالم ک بهترین هدیه زندگیم و از خدا جون گرفتم . و منم این هدیه خوب رو به بابا مهدی تو روز تولدش دادم . خدا جون ممنونتم .خدا جون شکرت  باورم نیست، انگار تو رویام هوراااااااااااااااااا ...
2 آبان 1392

رفتن به ازمایشگاه

 صبح بخیرفسقلی مامان من و بابایی صبح امروز ساعت حدود ٨:٣٠ رفتیم ازمایشگاه لرزاده ،مامانی ازمایش خون دادم . جوابش امروز ساعت ٥ حاضر میشه .قرار شد خودم برم بگیرم . ی جورایی خیالم راحته ک جواب همونیکه میخوام . اما از طرف دیگه میترسم همه اینا ی توهم بوده باشه . میخوام امیدواری به خودم ندم ک بعدا اگر....... اما نمیتونم همش دلایلی تو ذهنم میاد ک حضورت رو بیش از پیش باور میکنم. امروز میخوام حسابی خودمو تا بعداز ظهر مشغول کنم تا ساعتا برام سخت نگذره. « خدا کنه امروز خوب تموم  شه , نه زود »    چ حس شیرینی میتونه باشه وقتی بفهمی داری مادر میشی .   خدا جون یعن...
1 آبان 1392
1