اماده سازی تدارکات برا جشن ویارونه
عزیز دلم امروز باید خیلی اذیت شده باشی اخه مامان از صبح ک بیدار شده تا ساعت ٢١:٣٠شب در حال کار خانه بودم .اخه مامانا برا این پنج شنبه جشن ویارونه گرفته برام.برا همین بابا مهدی زحمت کشید روز جمعه ای ک گذشت دکوراسیون خونه رو عوض کرد مبلارو جابجا کردو تخت مون رو ک بخاطر مهمونی تابستون جمع کرده بودیم و وصل کرد.مامانی امروز گردگیری و جاروبرقی کردم ولباسشویی رو روشن کردم و داخل ویترین و جابجا کردم و مجسمه و هر چیز شکستنی رو از دسترس بچه ها جمع کردم . فردا بعداز ظهر هم مامانا و دایی ماهان رو بابا مرتضی میاره خونمون تا اخر شب اش رو بار بذاره.البته قراره ابجی مریم و مهتاب و مرضیه و عزیز هم بیان .هرچند ک مامانا امروز ک...