کاسه صبر مامان لبریز شده
پسرک نازم
این روزهای اخر واقعا خسته کننده شده اما همراه با شوق دیدار و انتظار. همین شوق انتظاره که برام تحمل سختیاشو اسون میکنه.ولی نمیدونی هر روزش برام به اندازه 10روزه.
دیگه یجورایی شمارش معکوس داره شروع میشه و من هر لحظه باید منتظر باشم که ببینم کی خدا جون به شما اجازه دنیا اومدن میده.
پسرم هنوز نتونستم نوع زایمانم رو انتخاب کنم.و این موضوع خیلی داره اذیتم میکنه واقعا گیر کردم .ازت میخوام برا مامانی دعا کنی که بتونم بهترین نوع زایمان رو انتخاب کنم . و بدون هیچ مشکلی و براحتی شما رو بدنیا بیارم گلم.
از خدابخواه که بسلامتی بیای از دل مامان بیرون. و هیچ کدوممون اذیت نشیم.
کلافگی و خستگیم تو این روزای پایانی اجازه بهم نمیده که زود به زود بیام به وبت سر بزنم.یا حتی یه سری خبرا و اتفاقات خوب و خوش رو برات بنویسم مادر.
دیگه بی تابم بیتاب برای دیدنت بوسیدنت به بغل گرفتنت.پسرم پس کی میای؟؟؟؟؟؟
راستی
بابامهدی برای امروز حسابی جفتمون غافلگیر کرد،برامون ناهار فرستاد اونم چی؟یه دیزی خوشمزه
دستش درد نکنه که همیشه تو همه ی لحظات بیادمون هست و حسابی هوامونو داره