اقا مهدیار مامان اقا مهدیار مامان ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

کوچولوی مامان دوست دارم

روز تاسوعا و نذری باباجون

1392/8/22 15:02
نویسنده : مامان مرجان
166 بازدید
اشتراک گذاری

عمر مامان

امروز روز تاسوعا س همه دنیا رو غم گرفته .دل منم ی جورایی غمگینه.اخه امروزامام حسین...........

 از صبح امروز بابایی رفته خونه باباجون تا طبق نذر هرساله حلیم رو بار بگذارن .منم الان خونه ام و قراره برم سفره حضرت ابوالفضل (ع)و بعدش میرم خونه باباجون تا فردا ک انشاالله حلیم رو پخش میکنن.

مراقبت هستم .این و بدون ک خیلی دوستدارم .عاشقتم عشقم .سر دیگ حلیم حتما برای سلامتیت و عاقبت بخیریت دعا میکنم مامانی .

فرشته کوچولوی مامان مراقب خودت باش

خدارو شکر  نذر بابا جون هم به خوبی انجام شد.ببخشید ابنباتم چهارشنبه خیلی اذیت شدی اخه تا

ساعت 2:30شب مهمون میامد و میرفت (برای هم زدن حلیم )دیگه تا خوابیدیم ساعت 3بود زینب کوچولو هم(دختر عمو احمد)کلی گریه کردniniweblog.com و زن عمو فرشته تا صبح چشم روهم نذاشت.niniweblog.com

بعداز نماز صبح شروع به پخش حلیم کردیم .باباجون میکشید زن عمو فرشته میاورد پیش من تزیین

میکردم بابایی و عمه وجی هم میبردن پخش میکردن .بعدشم ک دیگ و اجاق بابایی و بقیه جمع کردن 

من و بابایی و شماهم ک باهم حلیم خوردیم و ساعت 10:30به سمت خونه راه افتادیم .جات خالی

niniweblog.comبا بابایی تا خونه پیاده اومدیم وتو راه کلی نذری امام حسین خوردیم .ی جا اش جو ی جا دیگه

شربت پرتغال و اخرین جا شربت زعفران.

وبعد رسیدیم خونه و لباسامونو عوض کردیم و رفتیم مراسم ظهر عاشورا. دیشب هم ک با مامانا و دایی کوچولوت و زن عمو فرشته رفتیم شام غریبان .بعدشم با زن عمو اومدیم خونه  بابایی niniweblog.comو عمو احمدniniweblog.com اومدنو باهم شام خوردیم ......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)