اقا مهدیار مامان اقا مهدیار مامان ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

کوچولوی مامان دوست دارم

اون روزی که باباجون علی در گوش مهدیار اذان گفت

1393/6/17 14:45
نویسنده : مامان مرجان
506 بازدید
اشتراک گذاری

یادش بخیر

تو یکی از روزای ماه مبارک رمضان(یادمه جمعه بود که عمو رضا بهمراه زن عمو و دخمرعموها اومدن دنبالمون ) که برای اولین بار اقا پسری رو ببریم خونه بابا جون (پدر پدری) بعداز افطار ، باباجون برای دومین بار در گوش مهدیار اذان گفت.

( برای این میگم دومین بار، چون در سومین روز از بدنیا امدن اقا پسری دایی علی در گوشش اذان و اسمش رو گفته بود).

دخترعموی اقا مهدیار یعنی فاطمه خانم هم از این لحظات فیلم گرفتن تا یادگاری باشه برای پسرعموش یعنی گل پسر من.

اینم فیلمش:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

هستی مامی
18 شهریور 93 10:06
آخی عروسکم چقدر نازه ماشا الله
فاطمه
18 شهریور 93 19:57
وای ممنون که اسم منو نام بردی
مامان مرجان
پاسخ
خواهش
مامان زهرا و فاطمه
22 شهریور 93 22:31
دلم یک مزرعه می خواهد ،یک تو،یک من و گندمزاری طلایی رنگ که هوایش آکنده از عطر نفس های تو باشد ..مادر
عاطفه
23 شهریور 93 20:43
خدا را دوست داشته باش حداقلش این است که کسی را دوست داری که آخر به او میرسی…
عاطفه
23 شهریور 93 20:44
كبوترهای قلبم رابه سویت میپرورانم تاشایدایین رفاقت راازتوبیاموزند
عاطفه
23 شهریور 93 20:47
آخی عزیزم عالی بود