اقا مهدیار مامان اقا مهدیار مامان ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

کوچولوی مامان دوست دارم

اخرین پست درواپسین لحظات بارداری

پسر نازنینم، تو تمام این روزهایی که گذشته و میگذره هر لحظه انتظار دیدنت رو میکشم و بی صبرانه منتظر امدنت هستم.اما انگار به شما داره خوش میگذره و قصد دل کندن نداری . نمیدونم تو کدوم روز از روزهای زیبای خدا بدنیا میای.میشی پسر بهار یا پسر تابستان.امید دارم در هر زمان که پا به این دنیا میگذاری سالم و سلامت باشی. فکر میکنم این اخرین پستی است که در واپسین لحظات بارداری ام  برایت به یادگار میگذارم، پسرکم،دلبندم،عزیزم تو تمام این نه ماه و چند روزی که گذشت انصافا پسر خوبی بودی و اصلا مامان رو اذیت نکردی  تو تمام تکون خوردنات و وول خوردنات هیچ ضربه ای که نامش لگد باشد به مامان نزدی.ممنونتم  خوب مادر ...
29 خرداد 1393

پایان 9ماهگی

مسافر لحظه های دیروز و هنوز و همیشه ام پسر نازنینم،همسفر لحظه های خوب زندگیم با حضورت به لطف خدای خوب مهربانم حسی متفاوت معنوی و معجزه ای بزرگ را در درونم تجربه میکنم.در بطنم انجاییکه جز خودم و خدای همیشه لحظاتم کسی از ان با خبر نیست،خبری دارم. خبری پاک بی الایش رها از همه دغدغه های عصر اهن و ادم و غروب خبری به نام تو مهدیار خبری به وسعت جهانی که از ان می ایی خبری به پاکی روح بزرگت که چندی پیش خدا در ان دمیده است پسرم می کوشم که از تو از لحظه های  مشترکمان ؛ از دنیایی که قرار است در همین نزدیکی به سراغش ایی برایت قصه های زیبا  بازگویم . می کوشم از انچه قرار است در اینده ای که در دو قدمی به انتظار قدومت نشسته...
27 خرداد 1393

اخرین سونو گرافی

پسر نازنین مامان دیروز در تاریخ 18ام خرداد سال1393اخرین سونو گرافی رو هم انجام دادم اما متاسفانه نشد که روی ماهت رو ببینم .اخه دیگه شما بزرگ شدی هزار ماشاالله و جات تو دل مامان تنگ شده خودت و جمع و جور کردی ،الهی دورت بگردم مادر
19 خرداد 1393

کاسه صبر مامان لبریز شده

پسرک نازم این روزهای اخر واقعا خسته کننده شده اما همراه با شوق دیدار و انتظار. همین شوق انتظاره که برام تحمل سختیاشو  اسون میکنه.ولی نمیدونی هر روزش برام به اندازه 10روزه. دیگه یجورایی شمارش معکوس داره شروع میشه و من هر لحظه باید منتظر باشم که ببینم کی خدا جون به شما اجازه دنیا اومدن میده. پسرم هنوز نتونستم نوع زایمانم رو انتخاب کنم.و این موضوع خیلی داره اذیتم میکنه واقعا گیر کردم .ازت میخوام برا مامانی دعا کنی که بتونم بهترین نوع زایمان رو انتخاب کنم . و بدون هیچ مشکلی و براحتی شما رو بدنیا بیارم گلم. از خدابخواه که بسلامتی  بیای از دل مامان بیرون. و هیچ کدوممون اذیت نشیم. کلافگی و خستگیم تو این روزای پایانی اجازه ب...
11 خرداد 1393

چند جمله کوتاه

    مهدیار  مادر ، ماههای آخر سخت میگذرن چون لمست می کنم و بی صبرانه منتظر لحظه ای هستم که گرمای وجودت رو به دستان من هدیه بدی  ؛ و این بزرگترین پاداش برای نه ماه انتظار منه... دوست دارم همه وجودم ...
9 خرداد 1393